اگر ایمیل ها را در spam دریافت کردید روی عبارت not spam در بلا کلیک کنید
در صورتی که عکس ها باز نمی شوند، از بالای ایمیل گزینه Show Image یا Display images below را بزنید.
وب سایت گروهwWw.SexS30i.blogspot.com
Date: Sun, 13 Apr 2014 01:09:49 -0700
From:Hooshang
Subject: اصفهان نصف جهان 3
روز ماقبل حضور در اصفهان بود من احساس میکردم کونم گشاد تر شده وموقع دستشوئی رفتن حالت اسهال را دارم خوب تقریبا طبیعی بود تو اون چند رو اونها سه نفری منو میگائیدند و من هم مجبور بودم تحمل کنم
فکر کردم که امشب به هر بهانه ای هست ازشون مهلت بگیرم اما خوب مشکل بود شب اخر بود و اونا ممکن بود دیگه کون منو هرگز نبینند اما یک اتفاق جالب موضوع را به گونه ای دیگر حل نمود
ساعت 3.5 عصر درحال استراحت بودند که تلفن آقای صنمی زنگ زد و از اون طرف خبر سکته مادر اقای حمیدی رو که عمه آقای صنمی بود بهشون دادند و این خبر باعث شد حمیدی و صنمی ناچار شدند اصفهان را به سوی کردستان ترک نمایند و قرار شد من و آقای جوادی هم اونارور برسانیم به ترمینال و فردا وسایل رو جمع کنیم و برگردیم که سر راه منو برسانند به هم ولی چند روز مونده به پایاین تعطیلات بود و نگران بودم که چطور موضوع را به خانواد برسانم چون قرار بود من تا روز 14 تو پارکینک کارکنم
موقع برگشتن از ترمینا جوادی پیشنهاد کرد بریم دو سه روز دیگه اسکان رو تمدید کنیم من هم پذیرفتم و اینکار رو کردیم شام رو بیرون خوردیم و ساعت 10شب برگشتیم منزل
جوادی که تنها مونده بود خوشحال بود و تصمیم گرفت حسابی از کونم استفاده کند من هم چون دیگه فقط به یه نفر میخواستم کون بدم خوشحال بودم
تا رسیدیم منزل جوادی ازم خواست لباس دخترانه بپوشم و من هم پوشیدم یه بار در منزل کوبیده شد همسایه بود منو دید اما متوجه پسر بودنم نشد و جوادی هم گفت نباید لباس دخترانه را در بیارم که یه دفعه هم اگه اومد شک نکنه
خوب ..... در را بستیم با کنار هم و وارونه قراردادن نیمکت هائی درکلای یک تختخواب کاناپه ای درست شد و پتو ها رو انداختیم روش نرم بود به درخواست جوادی من در لباس دخترانه به پشت رو تخت خوابیدم و پاهامو از هم باز کردم و گذاشتم روی محل نوشتن نیمکت ها حالتی که موقع زایمان زن ها بوجود میاد
جوادی جلویم روی نیمکت که با پتو نرم شده بود نشست و ارام اومد جلو نوک کیرش روبروی سوراخ کون من قرار گرفت
با دستش هی آلت تناسلی منو مالید ولی هیچ بزرگ نشد در نتیجه با انگشتش اونو توی گوشتم فشار داد نگاه که میکیدیم جلوی من مثل کس کوچک شده بود کونم را خیس کرد و ارام ارام کیرش را درون کونم جای داد
حالا کیر جوادی تا آخر داخل سوراخ کون من بود و هردو روبروی هم و گاهی جوادی خم میشد و ازم لب میگرفت گاهی با دستش سینه هامو می فشرد گاهی جلویم را می مالید
اینقدر کیر جوادی در داخل کونم جلو رفته بود که منن احساس کردم یه یه جائی که میرسه سخت خوشم میاد خودم هم کونم را به طرف جوادی فشار میدادم و با دستام لمبر هامو براش باز میکردم که یه دفعه حالت ریختن اب برای من پیش امد و بدنم لرزید و در حالی که جوادی هم همین حالت را پیدا کرده بود تمام آب جوادی ریخت داخل کون من و من هم احساس کردم برای اولین بار دارم ارضا میشم اما از من ابی خارج نشد
جوادی که موضوع را متوجه شد گفت مثل اینکه من به علت مفعول بودن از کودکی حالت مردانگی خود را از دست داده ام یا اینکه دو جنسه هستم ازم خواست به یه پزشک مراجعه کنم و جنسیت خود را تغییر دهم ولی من بعلت خرج زیاد و مسایل دیگخ تصمصم ندارم اینکار رو بکنم
اون روز جوادی به تنهائی چون یک شوهر فاتح منو گائید
روز ماقبل حضور در اصفهان بود من احساس میکردم کونم گشاد تر شده وموقع دستشوئی رفتن حالت اسهال را دارم خوب تقریبا طبیعی بود تو اون چند رو اونها سه نفری منو میگائیدند و من هم مجبور بودم تحمل کنم
فکر کردم که امشب به هر بهانه ای هست ازشون مهلت بگیرم اما خوب مشکل بود شب اخر بود و اونا ممکن بود دیگه کون منو هرگز نبینند اما یک اتفاق جالب موضوع را به گونه ای دیگر حل نمود
ساعت 3.5 عصر درحال استراحت بودند که تلفن آقای صنمی زنگ زد و از اون طرف خبر سکته مادر اقای حمیدی رو که عمه آقای صنمی بود بهشون دادند و این خبر باعث شد حمیدی و صنمی ناچار شدند اصفهان را به سوی کردستان ترک نمایند و قرار شد من و آقای جوادی هم اونارور برسانیم به ترمینال و فردا وسایل رو جمع کنیم و برگردیم که سر راه منو برسانند به هم ولی چند روز مونده به پایاین تعطیلات بود و نگران بودم که چطور موضوع را به خانواد برسانم چون قرار بود من تا روز 14 تو پارکینک کارکنم
موقع برگشتن از ترمینا جوادی پیشنهاد کرد بریم دو سه روز دیگه اسکان رو تمدید کنیم من هم پذیرفتم و اینکار رو کردیم شام رو بیرون خوردیم و ساعت 10شب برگشتیم منزل
جوادی که تنها مونده بود خوشحال بود و تصمیم گرفت حسابی از کونم استفاده کند من هم چون دیگه فقط به یه نفر میخواستم کون بدم خوشحال بودم
تا رسیدیم منزل جوادی ازم خواست لباس دخترانه بپوشم و من هم پوشیدم یه بار در منزل کوبیده شد همسایه بود منو دید اما متوجه پسر بودنم نشد و جوادی هم گفت نباید لباس دخترانه را در بیارم که یه دفعه هم اگه اومد شک نکنه
خوب ..... در را بستیم با کنار هم و وارونه قراردادن نیمکت هائی درکلای یک تختخواب کاناپه ای درست شد و پتو ها رو انداختیم روش نرم بود به درخواست جوادی من در لباس دخترانه به پشت رو تخت خوابیدم و پاهامو از هم باز کردم و گذاشتم روی محل نوشتن نیمکت ها حالتی که موقع زایمان زن ها بوجود میاد
جوادی جلویم روی نیمکت که با پتو نرم شده بود نشست و ارام اومد جلو نوک کیرش روبروی سوراخ کون من قرار گرفت
با دستش هی آلت تناسلی منو مالید ولی هیچ بزرگ نشد در نتیجه با انگشتش اونو توی گوشتم فشار داد نگاه که میکیدیم جلوی من مثل کس کوچک شده بود کونم را خیس کرد و ارام ارام کیرش را درون کونم جای داد
حالا کیر جوادی تا آخر داخل سوراخ کون من بود و هردو روبروی هم و گاهی جوادی خم میشد و ازم لب میگرفت گاهی با دستش سینه هامو می فشرد گاهی جلویم را می مالید
اینقدر کیر جوادی در داخل کونم جلو رفته بود که منن احساس کردم یه یه جائی که میرسه سخت خوشم میاد خودم هم کونم را به طرف جوادی فشار میدادم و با دستام لمبر هامو براش باز میکردم که یه دفعه حالت ریختن اب برای من پیش امد و بدنم لرزید و در حالی که جوادی هم همین حالت را پیدا کرده بود تمام آب جوادی ریخت داخل کون من و من هم احساس کردم برای اولین بار دارم ارضا میشم اما از من ابی خارج نشد
جوادی که موضوع را متوجه شد گفت مثل اینکه من به علت مفعول بودن از کودکی حالت مردانگی خود را از دست داده ام یا اینکه دو جنسه هستم ازم خواست به یه پزشک مراجعه کنم و جنسیت خود را تغییر دهم ولی من بعلت خرج زیاد و مسایل دیگخ تصمصم ندارم اینکار رو بکنم
اون روز جوادی به تنهائی چون یک شوهر فاتح منو گائیدشما هم سريعا عضو شويد و لذت ببريد !!! یک ایمیل خالی (بدون محتوا) به آدرس زیر ارسال کنید :
sexs30i-subscribe@yahoogroups.com
سپس یک ایمیل با موضوع "Please confirm your request to join sexs30i" دریافت خواهید کرد که پس از باز کردن ایمیل مربوطه، باید ایمیل دریافتی را به همان آدرس Reply كنید. یعنی بعد از كلیك بر روی گزینه Reply مستقیما Send را كلیك نمایید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر